شعر شهادت امام حسن (ع)
چار طاق عرشِ
ای چار طاقعرشِ خدا خیمه ی غمت
وی کهکشان,ستارهای از خاک مقدمت
قدّوسیانتراوش انفاس قدسیات
فرماندهی ارضو سماء رتبه ی کمت
هفت آسمان بهگرد مزار تو در طواف …
آمد پدید نُهفلک از فیض یک دَمَت
لاهوتیاندریده گریبان روضهات
آید صدایفاطمه از بزم ماتمت
صدها هزارحاتم طایی نشستهاند …
کاسه به دست, سائل دینار و درهمت
جانا حسابچشم تو از دیگران جداست
زمزم کجا وقطرهای از اشک نمنمت
یاسیّدالکریم ! سیادت غلام توست
ارثیهای استهدیه ز جدّ مکرّمت
ای امتدادمرتبت مرتضیٰ حسن !
کرده خدا بهشاه شهیدان مقدّمت
آتش گرفتهیوسط کوچه ی فدک
ای فاطمیه,اوّلِ ماه محرمت
صلح تو شدزمینهی تصویر نینوا
کربُبلاستسینهزن پای پرچمت
من بینوایعشق توام, سیّدالغریب !
دردی بریز دردل من, جان قاسمت !
یک عالمهترانه برایت سرودهام
من از ازلخراب نگاه تو بودهام
حامد اهور