متفرقه

خبر آمد, شکست پشتم را

خبر آمد, شکست پشتم را

خبری مثل تیر زهرآگین

که ضریحی از عاشقان علی

گشت با بغض و کینه خاک نشین 

السّلام ای کسی که در همه عمر

سنگ حق را به روی سینه زدی

بابی انت … امّی یا عاشق!

السّلام علیکَ حُجر عَدی

 

قبر تو بین سینه ی شیعه است

می گذارم که نبش قبر کند

تیغ شیعه زبان برّان است

شیعه باید دوباره صبر کند

 

باز در شام بعد چندین قرن

توله کردند “سگ معاویه ها”

خاطرات تو را ورق زده اند

کوچه ها و تمام زاویه ها

 

باز هم روزگار برگشته

باز هم از زمانه دلگیری

مرگ بر پیروان آل سعود

مرگ بر کافران تکفیری

 

به امیر خودت علی گفتی

من به خال لبت گرفتارم

خرمنی شعله آتشم بزند

از شما دست بر نمی دارم

 

مرد میدان فتنه ها بینِ

جمل و نهروان و صفّینی

پا به پای ولایت حیدر

بی ریا, با وفا در این بینی

 

آه شرمنده ام که شعرم را

گفته ام بعد از این جسارت ها

عرق شرم را ببین ای حُجر!

روی این واژه ها عبارت ها

 

حُجر! ای عاشق مدام علی

پیکرت را بگو کجا بردند؟

نکند زیر سمّ اسب و لگد

نکند آه! کربلا بردند؟

 

حتم دارم به اذن معبودت

زنده بودی اگر زمان حسین

جان خود را فداش می کردی

وادی کربلا, به جان حسین

 

می گریزم من از گریز ولی

ناگزیرم که روضه آماده است

روح شعر مرا نوای حسین

آخرش دست روضه ها داده است

 

باز هم قسمت مرا بنگر

در سرم بوی سیب افتاده

نکند جسم تو سه روز و سه شب

روی خاکی غریب افتاده

 

پیکر تو اگر جسارت شد

دخترت را کسی کتک نزده

گوشی از گوشواره خونی نیست

زخم مان را کسی نمک نزده

 

کفنت گرچه قیمتی است ولی

مثل پیراهن حسین که نیست

خوش به حالت کفن به تن داری

کفنی بر تن حسین که نیست

 

 مجید لشکری

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫۲ دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا