شعر روضه حضرت زهرا (س)
دائما از بعد پیغمبر اذیت می شوم
خیلی از تنهایی حیدر اذیت می شوم
تا که می بینم کسی جای علی این روزها
بین مردم می رود منبر اذیت می شوم
من که می افتم زمین فضه بلندم می کند
چون ندارم غیر دردسر…اذیت می شوم
دست من که نیست می افتد سرم از هر طرف
سر که می افتد روی پیکر اذیت می شوم
درد سینه خواب را از چشم تارم برده است
هر نفس از زخم میخ در اذیت می شوم
لاله لاله,لاله لاله… پر شده دور و برم
دشت لاله می شود بستر اذیت می شوم
در نمازم درد بازویم قنوتم را شکست
وقت سجده رفتنم بدتر اذیت می شوم
جای پنج انگشت گرچه مانده روی گونه ام
بیشتر از جای انگشتر اذیت می شوم
قدر کوثر را ندانستند,اما از غمِ…
… فجر قرآن,شاه بی لشکر اذیت می شوم
روضه ی گودال و بوسه بر گلویش جای خود
بیشتر از کندی خنجر اذیت می شوم
قتلگاه از غارت پیکر مصیبت می کشم
در حرم از غارت معجر اذیت می شوم
علی سپهری