قلم به دست گرفتم

قلم به دست گرفتم که ماجرا بنویسم

غریب‌وار پیامی به آشنا بنویسم

نرفته یک غمی از دل, غمی دگر رسد از راه
ز خانه‌ی دل تنگ و برو بیا بنویسم

گهواره

رباب هست و خروش و خسته حالی

به دامن اشک و جای طفل خالی

اگر گهواره را پس داده بودند

دلش خوش بود با طفل خیالی 

شاعر: حاج علی انسانی

حضرت رباب س

رباب است و خروش و خسته حالی

به دامن اشک و جای طفل خالی

اگر گهواره را پس داده بودند

دلش خوش بود با طفل خیالی

دکمه بازگشت به بالا