بدنت در همه ی دشت پراکنده شده

بدنت در همه ی دشت پراکنده شده
آفتاب از تن زخمی تو شرمنده شده

خسته ام تاب و توانم بده ای گم شده ام
تو خودت راه نشانم بده ای گم شده

یا مظلوم

نفر نفر به تنت تیغ و تیر و نیزه زدند
تو را به نیزه،حرم را به چشم هرزه زدند

سپاه غارتیان سمت خیمه راه افتاد
حرم بدون تو در چنگ یک سپاه افتاد

عزیزم حسین(ع)

امشب برای گریه زمان کم میاوریم
در مقتل تو کاش که جان کم نیاوریم

امشب مسیر روضه به مقتل رسیده است
اشک خدا به صفحه ی مقتل چکیده است

حسین من

می‌رود دست به دامان برادر زینب
شده هر لحظه به قربان برادر زینب

غم تنها شدن از لحن برادر خوانده
می برد شمع وجودی که برایش مانده

یا قاسم ابن الحسن(ع)

مثل یک مرد که بر جنگ جهان می آید
سیزده ساله چنان شیر ژیان می آید

سیزده ساله ولی هیبت یل ها دارد
در وجودش جگر حضرت سقا دارد

ماه را در ته گودال به خون غلتان دید

ماه را در ته گودال به خون غلتان دید
تیرها دور سر غربت او چرخان دید

دید از چشم و دل سوخته اش خون جاری ست
خون مظلومی او در دل هامون جاری ست

بابا حسین(ع)

نشانت دادم ای لب سوخته، لبهای زخمی را
تو هم پنهان مکن از دخترت، سیمای زخمی را

ترک های لبم بابا که می گویم به درد آید
فدایت می کنم اما همین نجوای زخمی را

یا باقرالعلوم(ع)

روشن جهان ز نام تو یا باقرالعلوم
نشناخت کس مقام تو یا باقرالعلوم
هستیم ما غلام تو یا باقرالعلوم
مؤمن به هر کلام تو یا باقرالعلوم
عمری ست درس عشق در این خانه خوانده ایم
نور کلام توست اگر شیعه مانده ایم

یا علی ابن موسی الرضا(ع)

مانده ام مثل کجا می شده ایران بی تو
یا چه ویران کده ای بود خراسان بی تو

مردم ما به کسی غیر تو حاجت نبرند
نزد این طایفه هیچ اند کریمان بی تو

آقای من

تو بودی بهاری که پایان نداشت
کسی مثل تو دست احسان نداشت

تو احسانِ بارانی و این زمین
به جز فیض چشم تو باران نداشت

بهشت خدا

قلب کویر با تو بهشت خدا شده ست
قم قبله ی ارادت دل های ما شده ست
این خاک با حضور تو دارالشفا شده ست
اینجا حریم روشن آیینه ها شده ست

با درد مدارا کردی

ای که سی سال تو با درد مدارا کردی
روز و شب آرزوی دیدن زهرا کردی

بعد تشییع تن یاس شکسته هر روز
مرگ خود را ز خداوند تمنا کردی

دکمه بازگشت به بالا