بدون مهر علی دین اساس و پایه ندارد
علی صراحت دین است و دین کنایه ندارد
سقوط کرده به گرداب جهل هرکه بگوید:
کتاب روشن حق بر غدیر ایه ندارد
بدون مهر علی دین اساس و پایه ندارد
علی صراحت دین است و دین کنایه ندارد
سقوط کرده به گرداب جهل هرکه بگوید:
کتاب روشن حق بر غدیر ایه ندارد
ای میوه معراج چشم روشن تو
یک کهکشان راه است تا فهمیدن تو
ای نور قبل از نور چشمت چشمه نور
دست همه خورشید ها بر دامن تو
هر روز قدری از بدنت اب میشود
با شدت زیاد تنت اب میشود
چشمت چه گود رفته در این روزهای سخت
از بس که پا به پای تنت اب میشود
تو آمدی و زمین در هوای تو افتاد
و عرش در هوس خنده های تو افتاد
برای درک تنفس در این جهان سیاه
هوای تازه ای از ابتدای تو افتاد
با هر نسیم زخم سرت تیر می کشد
گریه نکن که چشم ترت تیر می کشد
نیزه نشینیِ تو مرا میکشد حسین
قلبم شبیه زخم سرت تیر می کشد
گیسو به دست بر سر راهت نشسته ام
مانند زخم های لب تو شکسته ام
بابا عجب شده است که از نی درآمدی
بر دیدن خرابه نشین با سر آمدی
تا زنده ایم شور حسینی شعار ماست
این سبک زندگی سند افتخار ماست
ما انتخاب مادر قامت خمیده ایم
فردا بهشت فاطمه در انتظار ماست
گفتم اگر سرت نبود پیکر تو هست
مادر اگر که نیست ولی خواهر تو هست
اما چه پیکری که چه راحت بلند شد
دیدم که عضوهات به یک نقطه بند شد
این اشک ها حضور تو را داد میزند
عطر نگاه تو به خدا داد میزند
اهی کشیده اید که روضه گرفته است؟
تشریف چشم های شما داد میزند
دنبال پرچم تو به هر سو دویده ام
این عشق را به خون جگر ها خریده ام
هر سال روز اولیه در نماز شکر
گفتم چه خوب شد به محرم رسیده ام
دلم با یا علی هر بار جانی تازه میگیرد
کتاب عشق با نام علی شیرازه میگیرد
من از “الیوم اکملت لکم” اینگونه فهمیدم
خدا با مهر او دین مرا اندازه میگیرد
چشم در چشم تو می دوزد و بد می خندد
دست و پا می زنی و در به رویتمی بندد
سر و کار جگرت تا که به زهرش افتاد
نقل شادی عوض مرهم زخمت می داد