زهرای من

چقدر بی هوا تو را زده اند
عده ای بی حیا تو را زده اند

زینبت دیده بر زمین خوردی
جلوی مجتبی تو را زده اند

حرمله خدام عذابت بکنه

من یه مادرم، یه مادرِ شهید…
که شدم از داغ یاسم موسفید
گلمُ یه جوری چیدن از تو باغ
که قدِ من‌و حسین هردو خمید

امیرالمومنین حیدر

حک روی کعبه دلهاست نجف را عشق است
کعبه هم همنظر ماست، نجف را عشق است

هر که یک شب سپری شد لحظاتش اینجا
گفته اینجا تَهِ دنیاست، نجف را عشق است

سفیر پسر فاطمه(س)

مسلم اَت را به میانِ یَمِ غم ها کُشتند
همه بودند ولی یکه و تنها کُشتند

او سفیر پسر فاطمه بود، اما حیف
با دلی حُبِ به مولا و به زهرا کُشتند

یا حضرت معصومه (س)

ماه ذی القعده و دلم امشب
میلِ پرواز تا خدا دارد
می روم سمت مقصدی روشن
از مسیری که نور می بارد

یا صادق آل عبا

باور نمی کنم که به او هم جفا شده
او که عزیز جان و دل مصطفی شده

او که امام و رهبر و مولای شیعه بود
از چه دلش به غصه و غم مبتلا شده

کریم اهل بیت

رمضان سفره احسان خودش را انداخت
سفره را با قدم یوسف زهرا انداخت

تازه از نیمه ماه است سرآغاز کرم
پس حسن سفره اکرام به هر جا انداخت

عطر سیب

قلب هر سینه زنی ماتمسرای کربلاست
در سر هر عاشقی حال و هوای کربلاست

هر که را دیدم دراین عرصه به طرزی بی نظیر..
..مست و مجنون و خراب و مبتلای کربلاست

علی جانم

هرآنکس که تولای علی دارد چه غم دارد؟
هرآنکس که تبرای عُمر دارد چه کم دارد؟

علی مولا، علی سرور، علی فاتح، علی حیدر
بُوَد شاهد مرا خیبر، علی تنها جَنَم دارد

یا حسن عسکری

عاشق و مبتلای عسکری ام
نوکر و جانفدای عسکری ام

در هوایش نفس نفس زده ام
از ازل در هوای عسکری ام

خاکِ پای فرزندش

عاشق و مبتلای عسکری ام
نوکر و جانفدای عسکری ام

در هوایش نفس نفس زده ام
از ازل در هوای عسکری ام

سوره ی کوثر

قسم به سوره ی کوثر که محسنی هستم
به لحظه لحظه ی محشر که محسنی هستم

به فاطمه به علی، تا نفس به سینَم هست
بگویم از سر باور که محسنی هستم

دکمه بازگشت به بالا