یا امام صادق علیه السلام

درحسرت یارجان به لب شد

 مردی که بزرگ آسمان بود

برروی محاسن سفیدش

اشک دل زخمی اش روان بود

داغ جانسوز

#شهادت_امیرالمومنین

#روضه_امیرالمومنین

چشم خود بستی وچشم همه شد گریانت
دست شستی ز یتیمان و صف طفلانت
تا خدا هست چرا روی زمین می مانی
برو ای یوسف گمگشته سوی کنعانت

هجر تو

مادر مرو که فاطمه ات زار و مضطر است

هجر تو قاتل من غمدیده دختر است

غصه مخور به حال پدر چونکه بعد تو

زهرای کوچک توبرایش چو مادر است

نبخشی

هرجوری بود خدایا به مهمونیت رسیدم
با همه روسیاهی ماه رمضونو دیدم

دادی اجازه تا که صدات کنم دوباره
بنده تو جز گناه ره توشه ای نداره

گلشن

اهل عالم من دلیل خلقتم
گوهر بی مثل و والا عصمتم
از عقول ماسوا بالاترم
پاره جان رسول آخرم

بحر طویل میلاد امام سجاد (ع)

باز کیفیّت کوثر لب من را تر کرد ,

کار صد ساغر کرد , حالت هوش مرا بدتر کرد ,

باز این باده مرا دربه در میکده کوثر کرد,

سه شب اینجا همه جا بزم محبّت برپاست

شعر ولادت حضرت امیرالمومنین علی(ع)

دستی که کوته است به خرما نمی رسد
قطره هزار سال به دریا نمی رسد
وقتی که عشق می رسد از سوی آسمان
فرصت دگر به زمره لیلا نمی رسد

شعر ولادت حضرت جواد الائمه(ع)

بیا به شهر مدینه نگاه را حس کن

به دل سفر کن و نزدیک راه را حس کن

بیا به روی مسیح آفرین حق بنگر

شمیم یوسف بیرون ز چاه را حس کن

ای همسفر

ای خفته زیر خاک چه خاکی به سر کنم

باور نداشتم که به قبرت نظر کنم

ای همسفر به خواب و خیالم نمی رسید

با تو نه بلکه با سر تو من سفر کنم

قسمت این بود

قسمت این بود که من هم به جوانی بروم
با دلی سوخته زین وادی فانی بروم

آنچنان زهر بهم ریخته ارکان مرا
نفسی نیست که با آه و فغانی بروم

ای خفته زیر خاک

ای خفته زیر خاک چه خاکی به سر کنم

باور نداشتم که به قبرت نظر کنم

ای همسفر به خواب و خیالم نمی رسید

با تو نه بلکه با سر تو من سفر کنم

حدیث عشق

با حدیث عشق غوغا می کنم

عشق را با عشق معنا می کنم

صحبت از عشق است ونام زینب است

عشق معنای تمام زینب است

دکمه بازگشت به بالا