اونقدر میشینم اینجا که بیاد
مادرت مشکی تنم کنه حسین
شب هشتم پیرنو پاره کنم
علی اکبر کفنم کنه حسین
اونقدر میشینم اینجا که بیاد
مادرت مشکی تنم کنه حسین
شب هشتم پیرنو پاره کنم
علی اکبر کفنم کنه حسین
تو خودت پسر داری پسر عمو
چنتایی قمر داری پسر عمو
چی کشیدم که اونا بزرگ بشن
از دلم خبر داری پسر عمو
اومدم زُل بزنم نگات کنم
اومدم فقط تورو صدات کنم
اومدم بهت بگم دوست دارم
همه ی زندگیمو فدات کنم
من خودم خواسته ام کار به اینجا بکشد
دل سپردم که مرا تا دل صحرا بکشد
روزها دربدر و منتظر دیدن او
وای اگر شب همه را یار به حاشا بکشد
می نویسم از ابتدا گریه
ابتدا گریه انتها گریه
شأن ما را نمی برد بالا
غیر ازین آشنای ما,گریه
السلام علیک یا سلطان
جان عالم فدای آن چشمان
گر نگاهی به ما کنی خوب است
رحمت واسعه,رضا,باران
من به شوق نگاه معشوقم
مینشینم گذر کند شاید
او که رد شد قسم دهم او را
شب ما را سحر کند شاید