ای قبله گاه مسلمین هو یا امیرالمومنین
ای کعبه ی اهل یقین هو یا امیرالمومنین
نفس محمد یا علی , روح مجرد یا علی
فیاض ممتد یا علی , هو یا امیرالمومنین
ای قبله گاه مسلمین هو یا امیرالمومنین
ای کعبه ی اهل یقین هو یا امیرالمومنین
نفس محمد یا علی , روح مجرد یا علی
فیاض ممتد یا علی , هو یا امیرالمومنین
آخر مرابه خاک وبه خون می کشانیم
تا اوج قله های جنون می رسانیم
در راه تو فنا بشوم جاودانیم
باشم غبار کوی غمت آسمانیم
حقیر:
المنه للّه که علی بنده نواز است
حافظ:
زان رو که مرا بر در او روی نیاز است
حقیر:
هر شب بزنم باده ز میخانه ی کوثر
حافظ:
و ان می که در ان جاست حقیقت نه مجاز است
علی توحید صادق بود علی قرآن ناطق بود
علی سعی و صفا زمزم علی محبوب خالق بود
علی تورات موسی بود علی انجیل عیسی بود
علی داماد پیغمبر علی محبوب زهرا بود
جان به قربان علی و آل او
بهترین القاب عالم مال او
دست ما و گوشه ای از شال او
سایه دارد بر سر ما بال او
خواستم عشق را نظاره کنم
چشمها را پر از ستاره کنم
خواستم تا که از شب شعرم
قطعهای نذر جشنواره کنم
مینویسم غدیر از اول
از سراج المنیر از اول
تو همان مستجار هستی و من
من همان مستجیر از اول
چو شهر علم بنا گشت در علی بشود
بدا به حال آن کسی که بر علی بشود
غدیر! صحنه اوج ولایت است ببین
پیامبر آمده از هر نظر علی بشود
هنگام ظهر وقت اذان نماز بود
درهاى آسمان به روى خلق باز بود
ارواح مؤمنین همه در سجده حضور
این روح کعبه بود که روى جهاز بود
باید به همان سال دهم برگردیم
با بیعت در غدیر خم برگردیم
تا سوز عطش نکشته ما را باید
تا برکه ی اکملت لکم برگردیم
دستهایت را که در دستش گرفت آرام شد
تازه انگاری دلش راضی به این اسلام شد
دستهایت را گرفت و رو به مردم کرد و گفت:
مومنین! ( یک لحظه اینجا یک تبسم کرد و گفت:)
غزلیّاتِ قدیمّیِّ شما از اول
عشق بوده ست که با دست خدا از اول
خِشت خشتِ همه را با برکاتِ نفسش
پایِ خاکستر خود کرده بنا از اول