شعر شهادت طفلان حضرت زينب (س)

عالم علی و نور جهانتاب زینب است

عالم علی و نور جهانتاب زینب است
مثل علی و مثل نبی ناب زینب است
از جلوه های فاطمه سیراب زینب است
تشنه حسین تشنه حسن آب زینب است
یعنی که پنج تَن دل یک قاب زینب است

شیعه دارد آبرو زیرا دلش با زینب است

شیعه دارد آبرو زیرا دلش با زینب است
آبرودار حقیقی در دو دنیا زینب است

راه ما راه حسین و مقصد ما کربلاست
افتخار و اعتبار مکتب ما زینب است

رو سفیدم میکنند و فخر مادر میشوند

رو سفیدم میکنند و فخر مادر میشوند
نو جوان هایم سپرهای برادر میشوند

این پسرها پیشکش های من وعبدلله اند
صحبت جنگ وجدل باشد قلندر میشوند

آموختم از مادرم این رسم وفاداری را

آموختم از مادرم این رسم وفاداری را
یاد من داد پدر شیوهء دلداری را
ندهم پس ز کفم مثل تو سالاری را
هیچ خالی نکنم پشت سر یاری را

وقتی کسی ز جان خودش دست میکشد

وقتی کسی ز جان خودش دست میکشد

از هستی و جهان خودش دست میکشد

وقتی که آفتاب دلش میکند غروب

از ماه آسمان خودش دست میکشد

در میان این قبیله ما گدای زینبیم.س.

در میان این قبیله ما گدای زینبیم.س.
ما حسینیون همیشه زیر پای زینبیم.س.
زندگی اش را سراسر وقف محبوبش نمود
گریه کن های غم و درد و بلای زینبیم.س.

به شهرکوفه

به شهرکوفه بجز غصه چیز دیگرنیست

نصیب خواهرتو جز دو دیده ی ترنیست

ازآن زمان که شدم میهمان این مردم

هزارفاجعه دیدم که جای باور نیست

حلال زاده

باید حلال زاده به داییش بره

به دایی کرببلاییش بره

باید که مردونگی یاد بگیرن

باید اجازه ی جهاد بگیرن

دو تا نهال

دو تا نهال دو تا سرو ایستاده شدند

دو خوشه ی نرسیده دو جام باده شدند

مقام زینب کبری ببین که این دو پسر

فقط به خاطر مادر امامزاده شدند

بریز در دل من هر چه داری از غربت

بریز در دل من هر چه داری از غربت

کجاست مأمن غم های کاریت؟… این جا !

تمام عمر غمت را کشیده‌ام بر دوش

چرا کنون نکنم غم گساریت این جا

گرچه از داغ جوان تا شده ای ما هستیم

گرچه از داغ جوان تا شده ای ما هستیم

و که گفته است که تنها شده ای ما هستیم

تو چرا بار دگر پا شده ای ما هستیم

ما نمردیم مهیا شده ای ما هستیم

بریز در دل من

بریز در دل من هر چه داری از غربت

کجاست مأمن غم های کاریت؟… این جا !

تمام عمر غمت را کشیده‌ام بر دوش

چرا کنون نکنم غم گساریت این جا

دکمه بازگشت به بالا