ای گل لاله! ز تیغ و تیرها پرپر شدی
پاره پاره از دم سر نیزه و خنجر شدی
گر چه در صورت شباهت با پیمبر داشتی
با چنین پهلو ولی آیینهی مادر شدی
ای گل لاله! ز تیغ و تیرها پرپر شدی
پاره پاره از دم سر نیزه و خنجر شدی
گر چه در صورت شباهت با پیمبر داشتی
با چنین پهلو ولی آیینهی مادر شدی
دینی برای مردم ِکافر بیاور
همراه خود یک شبه ِ پیغمبر بیاور
کوفه برایت نقشه هایی شوم دارد
حالا که می آیی بیا .!! یاور بیاور
این نیزه ها که روی تنت قد کشیده اند
انگار تیغ روی محمد کشیده اند
تا اینکه خوب خوب جدایت کنند آه
هر گوشه هر طرف که نباید کشیده اند
جوشن به خاک خورد، سپر تکه تکه شد
بابا قدش خمید ، پسر تکه تکه شد
هر ضربه که زدند به جان پدر زدند
اولاد تیغ خورد پدر تکه تکه شد
باز خواهم عاشقی از سر کنم
شرح میدان رفتن اکبر کنم
اکبر آن شبه رسول کربلا
جرعه نوش باده جام بلا
دلدار و دل آرام و دلاور علی اکبر
جمع اند همه آل کسا در علی اکبر
آن چیز که خوبان همه دارند در عالم
دارد همه را یک تنه در بر علی اکبر
کمرِ من پسرم تا شده از تا شدنت
نیست امّید علی جان به سراپا شدنت
آنقدر در همه جا پیکر تو پخش شده
شدنی نیست تنِ گمشده پیدا شدنت
رفت و یک محشری به راه افتاد
یک تنه لشگری به راه افتاد
ثانی حیدری به راه افتاد
شِبهِ پیغمبری به راه افتاد
آینه دار شکوه است علی جانِ حسین
همچنان سلسله کوه است علی جانِ حسین
آمده مثل ابالفضل پناهش بشود
یک تنه آمده تا اینکه سپاهش بشود
خورشید و ستاره را برافروخت بهم
ایثار و حماسه را بیاموخت بهم
از میمنه تا میسرهی لشکر را
با گردش شمشیر خودش دوخت بهم
کرامت نعمت زاده
ای در نظرم شاخه ی طوبای شکسته!
یک چشم بیانداز به بابای شکسته
من یک کمر خم شده دارم به کنارت…
اما تویی و این همه اعضای شکسته
به پیمبر تو که انقدر شباهت داری
چه قدر در دل خود میل شهادت داری؟
چه شده مثل علی تیغ حمایل کردی ؟
آه !دل کندن من را تو چه مشکل کردی ..!!