شعر محرم و صفر

حسین رسید به کربلا

رسید بالاخره قافله کنار فرات..
سلامتی حسین و قبیله اش صلوات!

رباب امده با اصغرش خوش امده است
رقیه امده با اکبرش خوش امده است

واویلا واویلتا

یا غیاث المستغیثین آه از کرب و بلا
از فلک آمد ندا واویلا واویلتا
تا ابد لعنت به هر چه کینه هست از مرتضی
کوفه زد بر طبل جنگ و عرش بر طبل عزا

برادر زینب(س)

من از لبت شنیدم، تا اسم کربلا را
دادند دست روحم، درد و غم و بلا را
مانند تو ز من هم پوشیده نیست اسرار
میبینم ابتدا را ، میخوانم انتها را

بیا برگردیم

پس می زنم غبار هوا را که بنگرم
دارد چه ها می آید از امروز بر سرم

وقتی که پشت هم علی از خواب می پرد
حس می کنم که بسته شده هر دو تا پرم

عطر یاس و بوی سیب

انتظارِ آن که دارم می رسد
التیامِ قلب زارم می رسد
صاحبِ دارو ندارم می رسد
کاروانِ گلعذارم می رسد

هجده گل سرخ

هجده گل سرخ یار زینب بودند
در معرکه ذوالفقار زینب بودند

چشمی نتوانست ببیند او را
خورشید و قمر کنار زینب بودند

کرامت نعمت زاده

والا مقام

ای نیم قرن فاطمه ی خانواده ام..
خورده گره اراده ی تو بر اراده ام
تو لشکر سواره ای و من پیاده ام!
من پیش تو کنار خدا ایستاده ام

کوفه نیا حسین جان

آقا نیا که قصه بیعت دروغ است
آقا نیا آهنگری هاشان شلوغ است

جای شما و جای زینب روی چشم است
نه این نفاقستان که بی شمع و فروغ است

مولای من

این نامه‌ها مانند سنگی سد راهند
یوسف نیا کنعانیان در فکر چاهند
اینجا همه در فکر تجهیز سپاهند
پیران اینجا هم حریص یک نگاهند

هَل مِن مُعین..

زهرا کنار درب حسینیه دم گرفت
هَل مِن مُعین… دوباره جهان رنگ غم گرفت

صدها گره ز مشکل او باز می شود
هر کس برای روضه ی تو یک قدم گرفت

جانم آقا

مابین ذکر جانم آقا ، جانم آقا
مانند مادر مرده ها گریانم آقا

دنیا بدون تو به درد من نمی‌خورد
از ابتدای زندگی می دانم آقا

عزت فقط برای حسین

ثابت شده به گریه کنان منورش..
عزت فقط برای حسین است و نوکرش

طبق حدیث هرکه دراین داغ گریه کرد
آقا نشسته است دوزانو برابرش

دکمه بازگشت به بالا