شعر شهادت حضرت زهرا (س)

ناله پشت شرارها

روشنگر است ناله پشت شرارها

چون آفتاب در همه ی روزگارها

روشن تر است از همه روزها شبش

شب دیدنی ست جلوه شب زندهدارها

حرفی بزن …

حرفی بزن سکوت دوای تن تو نیست

این جا به کنج خانه که جای تن تو نیست

پیراهنت گشاد شده یا تو لاغری؟

شاید که این لباس برای تن تو نیست

گفتن ندارد …

گفتن ندارد ……. کوچه شلوغ و جای یک سوزن ندارد

نامرد مردم ……. حق علی و فاطمه خوردن ندارد

مادر به خود گفت ……. شاید کسی کاری به کار زن ندارد

من از نبی ام ……. حتما کسی کاری به کار من ندارد

افتادن زن ……. درپیش چشم دیگران دیدن ندارد

برخیز مادر ……. زینب پناهی غیر این دامن ندارد

وقتی حسینت ……. درلحظه ی گودال پیراهن ندارد

مجید تال

السلام وعلیک یافاطمه الزهرا(س)

بیت الغزل روضه ی مادر , پهلو

در زیر فشار لگد و در , پهلو

اول سپر بلای حیدر , زهرا

اول سپر بلای “کوثر” پهلو

بیت الغزل روضه ی مادر , پهلو

بیت الغزل روضه ی مادر , پهلو

در زیر فشار لگد و در , پهلو

اول سپر بلای حیدر , زهرا

اول سپر بلای “کوثر” پهلو

وقتی نبی نمـوده مکــرر سلامتـان

وقتی نبی نمـوده مکــرر سلامتـان

واجب شده ست بر همگان احترامتان

از این سر مدینه و تا  سـوی دیگرش

ریزه خورنـد بر سـر خـوان طعامتان

باید که از یک شاخه پرپر بگویم

بهتر بگویم … باید که از یک شاخه پرپر بگویم

وقتی شبانه … می شست حیدر زخم یک پیکر بگویم

آرام و بی تاب … هنگام غسل از چشم های تر بگویم

از زخم پیکر … از های های گریه حیدر بگویم

بهتر بگویم

بهتر بگویم … باید که از یک شاخه پرپر بگویم

وقتی شبانه … می شست حیدر زخم یک پیکر بگویم

آرام و بی تاب … هنگام غسل از چشم های تر بگویم

از زخم پیکر … از های های گریه حیدر بگویم

ای تمامی اقتدار علی

ای تمامی اقتدار علی

رفتی و مانده ام تک و تنها

این تن پر جراحتت امشب

بانی شرم من شده زهرا (س)

ای تمامی اقتدار علی

ای تمامی اقتدار علی

رفتی و مانده ام تک و تنها

این تن پر جراحتت امشب
بانی شرم من شده زهرا س

چگونه جسم تو را

چگونه جسم تو را شستوشو دهم دریا

چگونه از دلت آمد رهاکنی ما را

خدا به خیر کند تازهاوّلِ غسل است

کنار بازویتان لالهمیشود پیدا

ای حضرت حوریه

ای حضرت حوریه ای روح معانی

ای خاستگاه جلوه های لن ترانی

حالا نمیشد باز پیش ما بمانی؟

ما را مبرّا کن از این دل نگرانی 

دکمه بازگشت به بالا