چشم بد خونمو آتیش کشیده
همه زندگی مونو بهم زده
میشه واسه حیدرت دعا کنی
فاطمه حال دلم خیلی بده
شعر شهادت حضرت زهرا (س)
زمانی چند از مرگ نبی نگذشته بود ، آری
که در اسلام آوردند ، بدعت های بسیاری
همان ها که همیشه در مدینه مدعی بودند
نشان دادند از خود ، بعد پیغمبر چه رفتاری
اصل اسماء خدا از قبل خلقت فاطمه است
فصل پیوند نبوت با امامت فاطمه است
هر کمالی از امامان از تجلیهای اوست
لطفها زهرا، کرم زهرا، محبت فاطمه است
نگو فردا میام . دیره بابایی
رقیه بی تو می میره بابایی
بخوامم بعد تو آروم بگیرم
سنان آروم نمی گیره بابایی
خسته جانم، خسته از شوق تماشایی که نیست
مانده ام با داغ بی پایان زهرایی که نیست
خانه بعد از رفتن بانوی من غمخانه است
تشنهام در ساحل غمگین دریایی که نیست
زهرا اگر بمانی و غم را رها کنی
از نو دوباره زندگی ام را بنا کنی
تنها همین که دست نگیری به پهلویت
دردی که هست در جگرم را دوا کنی
قبل از آنی که بیاید سائلی در پشت در
می نشیند منتظر بانوی محشر پشت در
خانه وقتی خانه زهراست، پس هر سائلی
بعد دق الباب خندان می شود در پشت در
آه! افتاده علی از پا بدون فاطمه
روزگارش سخت شد مولا بدون فاطمه
فاطمه بود و علی احساس تنهایی نداشت
رفت زهرا، شد علی تنها بدون فاطمه
دوباره بغض گرفته گلوی جان مرا
زدند پیش نگاهم زن جوان مرا
به خانه صورت یاس مرا کتک زده اند
صبور بودم و صبر مرا محک زده اند
تب کرده ای دوباره.. مگر درد میکشی؟!
بانوی خانه ام چقدر درد میکشی!
خورده به در سرتو و سردرد میکشی
سر پا نشو اگر که کمردرد میکشی
این روزها شب وسحرت طول می کشد
حتی دقیقه در نظرت طول می کشد
تا دست ها به هم برسد لحظه قنوت
در پیش چشم های ترت طول می کشد