تو را امواج دریا می شناسند
تو را قوهای زیبا می شناسند
تـو مـال احـمـد آبـاد خدایی
تورا تنها همانجا می شنا سند
تو را امواج دریا می شناسند
تو را قوهای زیبا می شناسند
تـو مـال احـمـد آبـاد خدایی
تورا تنها همانجا می شنا سند
شکسته روضه ات دل مقلب القلوب را
گرفته رنگ چهره ی تو حالت غروب را
شکوه غربتت,شراره زد به قلب کائنات
گریست دجله وفرات,گریست اهدنا الصراط
دهمین اختر امامت و دین
بیست سال از مدینه دور افتاد
گاه گاهی فقط دل شیعه
بهر تبعید او به شور افتاد
قربان آقایی که بی منت عطا دارد
در روستا اندازه دنیا گدا دارد
دستی که آوردیم سویش پرشد و برگشت
یک دست هم در محضر خوبان صدا دارد
دخیل بستهام امشب پرِ عبایت را
مگر نگاه کنی حال این گدایت را
ز من زُراره بساز ای امامِ خوبیها
خدا به دست تو داده فقط هدایت را
هر شیعه شاملش شده لطفِ هدایتش
شیری که شیر ها همه مست از عنایتش
ایمان شیر ها به تماشا کشیده شد
جایی که رد نمودِ خلائق امامتش
.
بی وقفه بی مقدمه هیئت گرفتنی ست
هیئت گرفتنی ست سعادت گرفتنی ست
از موقع ورودیه تا آخر دعا
هر حاجتی در این دو سه ساعت گرفتنی ست
چه خوب آموختی تحت لوای مادرت باشی
تمام عمر زیر سایه ی تاج سرت باشی
صدف باشی و بی اندازه فکر گوهرت باشی
خودت میخواستی تحت الشعاع خواهرت باشی
تو زیبا شدی کوه و دریا شدی
یه باغی پر از عطر گل ها شدی
یه همدم تو غم ها برای علی
یه زهراترین بعدِ زهرا شدی
خون قلبم نه ز داغ پسرم ریخت حسین
آسمان از غم تو روی سرم ریخت حسین
زینب آن نیست که پیش از سفر از پیشم رفت
از غم موی سپیدش جگرم ریخت حسین
چه گام استواری در دفاع از اصل دین داری
به راهی که در آن هستی بدون شک یقین داری
تو هم ام الادب هستی و هم ام البنین هستی
ارادت های دیرین بر امیرالمومنین داری