شعر شهادت اهل بيت (ع)

شعر شهادت امام جواد(ع)

دستش همیشه باز و خداوند جود , بود

روی لب ملک ز ثنایش سرود , بود

تنها دلیل خلقت هر آنچه بود , بود

عرش خدای عزوجل را عمود , بود

شعر شهادت حضرت امام جواد الائمه(ع)

چشم در چشم تو می دوزد و بد می خندد

دست و پا می زنی و در به رویت می بندد

 

 سر و کار جگرت تا که به زهرش افتاد

نقل شادی عوض مرهم زخمت می داد

شعر زیارت مخصوصه امام رضا(ع)

مردغریبِ بُرده عبا روی سر,نیافت
خون لخته ریزد از لبت ای خون جگر نیافت
از زهر پای تا به سرت تیر می کِشد
دیگر به کوچه روی زمین اینقدر نیافت

شعر زبان حال حضرت زینب(س)

یک اربعین گذشت زداغ پدر چه سخت
بااشک وآه ومویهءشب تا سحر چه سخت
یک اربعین چکید به دامان حسرتم
از دید اشک همره خونِ جگر چه سخت

شعر روضه شهادت امام صادق(ع)

شش دنگ دل از روز ازل خورده به نامت
شش جرعه خدا ریخته می داخل جامت

تاریخ شده از نفست پر که به این شکل
امروز رسیده است به ما عطر امامت

شعر روضه شهادت امام صادق(ع)

باز هم نوبتِ مدینه شُدو
در غَمَش باز کربلا میسوخت
باز در کوچه یِ بنی هاشم
خانه ای بینِ شعله ها میسوخت

شعر روضه شهادت امام صادق(ع)

آتش گرفت کاشانه ات مانند زهرا س

می سوخت درب خانه ات مانند زهرا س

آسیب دیده شانه ات مانند زهرا س

شد روضه جانانه ات مانند زهرا س

 

شعر شهادت امام صادق(ع)

پیرمردی که حضرت جبریل
زائر غربت نگاهش بود
کوچه ها را همین که طی می کرد
صد فرشته کنار راهش بود

شعر روضه شهادت امام صادق(ع)

خلق و خویت پیمبری بوده
قلمت کار حیدری کرده
از مقام فُضَیل * فهمیدم
منبرت شیعه‌پروری کرده

شعر روضه امام صادق(ع)

کاش می شد بگذارند مُهیا گردد
شبِ او صبح به محرابِ مصلا گردد

شبِ او صبح نشد,نیمه شب او را بردند
تا که با زخمِ زبان آن شبش احیا گردد

شعر روضه شهادت امام صادق(ع)

آتش به جان دلبر جانانه می زنند
با شعله ای که بر در این خانه می زنند

پیر و جوان که فرق ندارد برایشان
در میزنند و بعد چه جانانه می زنند

شعر روضه شهادت امام صادق (ع)

بگذارید از این خانه عبا بردارد
لااقل رحم نمایید عصا بردارد

بگذارید در این حلقه ی دود و آتش
طفلِ ترسیده از این معرکه را بردارد

دکمه بازگشت به بالا