شعر شهادت اهل بيت (ع)

شعر حضرت ام کلثوم (س)

وقتی همه جا دور و برش زینب بود
 یعنی که  تمام  باورش زینب  بود

درشام که خطبه خواند با صوت علی
 از مستمعین  منبرش  زینب  بود
 

شعر مرثیه حضرت ام کلثوم (س)

مینویسم برای آن بانو
که زند صبر پیش او زانو

بانویی که به راه زینب بود
شاهد اشک و آه زینب بود

شعر مدح و مرثیه امام باقر (ع)

آمدم در پناه چشمانت
زایر هفت اسمان باشم
باقر علمِ ال پیغمبر
امدم در کلاستان باشم

شعر روضه حضرت ام کلثوم (س)

دوسالش بوده وقتی شعله با آن در, درافتاده

دوسالش بوده وقتی مادرش پشت در افتاده

دوسالش بوده امّا خوب حس کرده ست دردی را

که از سنگینی اش مادر میان بستر افتاده

شعر روضه ترکی

زبانحال حضرت رباب باحضرت ششماهه

آناوین جانی سولان رنگیوه قرباندی علی
کربلاده سو بهاسی بولورم جاندی علی

ره تسلیم و رضادن بوگجه چیخما بالا
سینمه باخما یانان قلبیمی چوخ سیخما بالا

شعر روضه حضرت ام کلثوم (س)

هر آنکه آمده را رهگذر تصور کن
چهل نفر همه را شعله ور تصور کن

ببند چشم و ببین چکمه ای بلند شده
و بعد فاطمه را پشت در تصور کن

شعر روضه حضرت ام کلثوم (س)

خیر است , انگاری پیمبر پر درآورد
بی سور اسرافیل , مولا محشر آورد

قرآن برای 《انما》 در آسمانش
خورشید و ماهش جور بود و اختر آورد

شعر روضه حضرت ام کلثوم (س)

بیگانه نیستم , ولی بی لیاقتم

در نوکری به محضرتان کم سعادتم

 

انقدر معرفت ز وجودِ شما کم است

بعضاً نوشته اند که وجودِ تو مبهم است

شعر روضه حضرت ام کلثوم (س)

امشب برایت محتشم ها دم گرفتند
با مرثیه ها مجلس ماتم گرفتند
ای خواهریوسف برای سوی چشمم
از خاک زیر پای تو مرهم گرفتند

شعر روضه امام هادی (ع)

قصد کردم بنویسم کمی از نور خدا

کمی از ساحتِ قدسی عزیزُالزّهرا

قصد کردم ببرم نام “علی” بر لب ها

بخدا دست من از دامن تو نیست جدا              

شعر روضه حضرت ام کلثوم (س)

خواهر مجتبی چه مظلوم است
غربتش از عزاش معلوم است
روضه خوان امام معصوم است
فاتح شام و کوفه کلثوم است
همه جا پا به پای زینب رفت

شعر روضه حضرت ام البنین (س)

نمک به زخم پر از خون این جگر نزنید
کتاب غصه ی این خانه را شرر نزنید
به ساءلان نجیب مدینه بسپارید
که پشت خانه ی ام بنین به در نزنید

دکمه بازگشت به بالا