شعر شهادت اهل بيت (ع)

شعر روضه حضرت فاطمه (س)

باید که بر دیوار بگذارم سرم را
دنیا گرفت از من تمامِ باورم را

دستانِ لرزانم چگونه می تواند
تدفین نماید پاره های پیکرم را !؟

شعر روضه فاطمیه

نبى به بوى بهشتى تو ارادت داشت
على به جلوه ی هر روزه ی تو عادت داشت

کدام نور ز مصراع بیت تو جوشید؟
که شعله هم به در خانه ‏ات ارادت داشت

شعر روضه فاطمیه

داغ تو را بهانه گرفتم گریستم
از قبر تو نشانه گرفتم گریستم

یک گوشه از محله ی غم آشنای تو
با یادت آشیانه گرفتم گریستم

شعر مدح و روضه حضرت زهرا (س)

چادرت وقتی یهودی را مسلمان میکند
یک نگاهت عالمی را مثل سلمان میکند

نوکرانت جای خود آنها که صاحب منصبند
بلکه مور خانه ات کار سلیمان میکند

شعر روضه بستر شهادت

مثل شمع سحری اب شدی از گریه
از خودت بی خبری اب شدی از گریه
بسترت خیس شد از اشک بیا گریه نکن
ناله ها از نفس انداخت تو را گریه نکن

شعر شهادت حضرت فاطمه (س)

طوبای مرتضی که زمانی رشیده بود
دیگر زتندباد بلا قد خمیده بود
غرق سکوت خسته و مجروح و بی نفس
شمعی که قطره قطره به اخر رسیده بود

شعر روضه حضرت زهرا (س)

خون به دلم نکن هنوز جوونی
تو میتونی هنوز پیشم بمونی

فاطمه تو زندگی حیدری
برای بچه های من مادری

مدح و مرثیه حضرت زهرا (س)

تویی که وصف کمالت جمیع آیاتند
شهود منزلتت جمله ی روایاتند

پیمبران اولوالعزم با تمام وجود
به نوکری درت غرق در مباهاتند

شعر شهادت حضرت زهرا (س)

رشیده ام چه شده دست بر کمر داری؟
به جای خنده چرا چشم های تر داری؟

جمیله ام چقدر صورتت عوض شده است
حبیبه ام چه شده حال محتضر داری؟

شعر هجوم به خانه وحی

از میِ بغض امیرالمؤمنین ساغر زدند
با جسارت تازیانه بر تن کوثر زدند

شاهدم قول «من آذاها فقد آذانی» است
آن جنایت‌پیشگان سیلی به پیغمبر زند

شعر فاطمیه

مگرنه فاطمه مادر برای هرشیعه است
به ناله سر بده در روضه ها ننم اولدی

ملائکه همه گریان شدند وقتی که
رسید ناله ی آقای ما ننم اولدی

شعر مرثیه حضرت زهرا (س)

ذکر زمین و آسمان ها “وای مادر  “
دم پاره ی روز و شب ما “وای مادر”
حتی ملائک مجلس روضه گرفتند
پیچیده در عرش معلا “وای مادر”

دکمه بازگشت به بالا