شروع عشق به نام خدا به نام شما
من آفریده شدم تا شوم غلام شما
هزار شکر نبوده هنوز روی سرم
به غیر سایه ی لطف علی الدوام شما
شروع عشق به نام خدا به نام شما
من آفریده شدم تا شوم غلام شما
هزار شکر نبوده هنوز روی سرم
به غیر سایه ی لطف علی الدوام شما
متوکل شدن چه آسان است در دلی میلشر اگر باشد
سهم ابلیس می شود انسان از خدا بی خبر اگر باشد
می کشد شعله روح شیطانی از دل ازدحام و می شکند
حرمت عصمت خدا, حتی فاطمه پشت در اگر باشد
اهل دردم غم هادی دارم
سامراییاست دل بی تابم
زنده یفیض مدام یارم
مرده ییک نفس سردابم
هرکه یکجور قسمتی دارد
سامرایتوغربتی دارد
خوش بهحال کسی که نوکر توست
واقعاچهسعادتی دارد!
ای اهل جهان همه مرا بشناسید
زین پس همتان “نقی” صدایم بزنید
این نام جهانی شده شُکْرالِلّه
تاکور شود هرآنکه نتواند دید
داود رحیمی