دلم خونست وچشمانم پرآب است
تمام سینه ام از غم کباب است
ببین زینب به روی دست هایم
هنوزهم رد سرخی طناب است
محمد حسن بیات لو
دلم خونست وچشمانم پرآب است
تمام سینه ام از غم کباب است
ببین زینب به روی دست هایم
هنوزهم رد سرخی طناب است
محمد حسن بیات لو
خون تو میچکد از عمق شکاف سرتو
خون دل میخورد امشب بخدا دخترتو
گرچه با پارچه ای زخم سرت را بستم
می کند آب مرا سرخی پلک تر تو