اینجا چقدر شعله وزیده ست پشت در
باغ این قَدَر کبود که دیده ست پشت در
در کوچه های هاشمی آتش شروع شد
یا هق هقی بریده بریده ست پشت در؟!
اینجا چقدر شعله وزیده ست پشت در
باغ این قَدَر کبود که دیده ست پشت در
در کوچه های هاشمی آتش شروع شد
یا هق هقی بریده بریده ست پشت در؟!
گفتن ندارد ……. کوچه شلوغ و جای یک سوزن ندارد
نامرد مردم ……. حق علی و فاطمه خوردن ندارد
مادر به خود گفت ……. شاید کسی کاری به کار زن ندارد
من از نبی ام ……. حتما کسی کاری به کار من ندارد
افتادن زن ……. درپیش چشم دیگران دیدن ندارد
برخیز مادر ……. زینب پناهی غیر این دامن ندارد
وقتی حسینت ……. درلحظه ی گودال پیراهن ندارد
مجید تال
بیت الغزل روضه ی مادر , پهلو
در زیر فشار لگد و در , پهلو
اول سپر بلای حیدر , زهرا
اول سپر بلای “کوثر” پهلو
وقتی نبی نمـوده مکــرر سلامتـان
واجب شده ست بر همگان احترامتان
از این سر مدینه و تا سـوی دیگرش
ریزه خورنـد بر سـر خـوان طعامتان
ای تمامی اقتدار علی
رفتی و مانده ام تک و تنها
این تن پر جراحتت امشب
بانی شرم من شده زهرا س
چگونه جسم تو را شست وشو دهم دریا
چگونه از دلت آمد رها کنی ما را
خدا به خیر کند تازه اوّلِ غسل است
کنار بازویتان لاله میشود پیدا
ای حضرت حوریه ای روح معانی
ای خاستگاه جلوه های لن ترانی
حالا نمیشد باز پیش ما بمانی؟
ما را مبرّا کن از این دل نگرانی
گریه کن گریه عزیزم که سبکتر بشوی
وقت آن نیست که اینگونه کبوتر بشوی
همسر تازه جوانم نکند خسته شدی
نکند باعث تنهایی حیدر بشوی
دوباره ماندن زهرا بعید تر شده بود
که درد پهلوی مادر شدیدتر شده بود
دلیل های کبودش جدیدتر شده بود
در این میانه حسن نا امیدتر شده بود
افتاده است عالم بالا به روی خاک
افتاده چون که مادر گل ها به روی خاک
افتاده یک غریبه و رفته است یک غریب
مولا به سوی مسجد و زهرا به روی خاک
به شب برآمد تا اینکه آفتاب کند
قیام کرد, قیامی که انقلاب کند
قیام کرد دلیرانه تا امامش را
برای اذن جهاد این چنین مجاب کند
در سرش خیره سری فکر خیانت دارد
دست سنگین کسی میل جنایت دارد
یک نفر نیست بگوید مزن این قدر لگد
پشت در حضرت زهراست خجالت دارد