اشعار مدح

شعر مدح حضرت زهرا(س)

همه تسبیح بدستند به تسبیحاتش
همه تفسیر بدستند پى آیاتش

باطنش جاى خودش , ظاهر او هم سر است
ما تماما همه محویم, تماما ماتش

مدح حضرت فاطمه (س)

به روز حشر چو پرسند نام و منسبِ من

به افتخار بگویم ,غلامِ   فاطمه ام

تمامیِ برکات از علی و آل علیست

همیشه پیرو حرف و کلامِ فاطمه ام

شعر مدح حضرت زهرا (س)

روی تاج عرش طبق نصّ لولا فاطمه
نقش شد زهرا سلام الله علیها فاطمه

آنکه خاک جانمازش را پرستش مى کنند
اولیا الله عالم , کیست اِلّا فاطمه

نروی گرد حریمی که مکعب باشد

نروی گرد حریمی که مکعب باشد
در طواف حرمی رو که در او رب باشد
هر که بر درگه ارباب مودب باشد
مستی اش از خم خمخانه ی زینب باشد

هرکجایی نام زهراهست معبد می شود

هرکجایی نام زهراهست معبد می شود
خاک آنجا همجوار عرش ایزد می شود
از نگاهی که به سلمان کرد باایمان شدیم
بی نگاهش مستجاب الدعوه مرتد می شود

آخر این شرک خفی را علنی خواهم کرد

آخر این شرک خفی را علنی خواهم کرد

و پرستیدن او را شدنی خواهم کرد

من به تنهایی از این جام نخواهم نوشید

همهٔ اهل جهان را حسنی خواهم کرد

فیض روح القدس عالم معنا زهرا

فیض روح القدس عالم معنا زهرا
تا به معراج کشانده ست نبى را زهرا

مصطفى خواسته اش خواستن فاطمه بود
رفت معراج که آخر برسد تا زهرا

خبر,نبی ست دراین جمله, مبتدا علی است

خبر,نبی ست دراین جمله, مبتدا علی است
هم ابتدا علی است و هم انتها علی است

اگر شکاف یمانی مؤَیّد حج است
منا و مشعر علی, مروه و صفا علی است

می گشایم حدیث دلبر را

می گشایم حدیث دلبر را

غصهء شیرِ شیر پرور را

ساقی چشمه های جنت اوست

باید از او گرفت ساغر را

تب باران گرفته چشمانم مست باران ترانه می خوانم

تب باران گرفته چشمانم
مست باران ترانه می خوانم
بنویسید عبد معصومه
بنویسید غرق بارانم

در محفلی که نام تو باشد گناه نیست

در محفلی که نام تو باشد گناه نیست
غیراز دو دست تو بخدا تکیه گاه نیست
درمکتب تو بحث سفید و سیاه نیست
حالم بدون یاد نجف رو به راه نیست

ای قمر اصیل یا ابالفضل

ای قمر اصیل یا ابالفضل
حضرت بی بدیل یا ابالفضل
به رسم خاکساری عرب ها
گفته ام “الدخیل یا ابالفضل
محمد کاظمی نیا

دکمه بازگشت به بالا