صورت توحید دارد سجده های فاطمه
سجده باید کرد پس تنها به پای فاطمه
خلقت زهرا ولایت داشت دنبال خودش
مصطفی ختم رسل شد در حرای فاطمه
صورت توحید دارد سجده های فاطمه
سجده باید کرد پس تنها به پای فاطمه
خلقت زهرا ولایت داشت دنبال خودش
مصطفی ختم رسل شد در حرای فاطمه
دوباره آمده ام تا دوباره جان بدهم
دوباره آمده ام پرچمی تکان بدهم
دوباره آمده ام تا میان روضه ی تو
سری به سنگ بکوبم خودی نشان بدهم
شب به شب داری شکسته تر می شی
بد جوری داره دلم شور می زنه
چشمای بی رمقت به من میگه
آخرین روزای با هم بودنه
اینقدر خود را به زحمت، سمت و سوی در نکش
عشق سوزان من آتش بر دل حیدر نکش
این چه اصراری است که از بستر خود پا شوی
دست بر پهلو، اسیر شانه ی اسما شوی
نشسته غمت کنج روز و شبم
چقد خونه بی تو شده بی صفا
عزیزدلم! فاطمه(س)، رفتی و
علی(ع) مونده و گریه بیصدا
لبخند زدی ، اشک علی را نگران کرد
تابوت ، امیدِ همه را فاتحه خوان کرد
لبخندِ تو آن روز پس از دیدنِ تابوت
گُل بود که رویید ولی زود خزان کرد
در طریقت راه آسان تا خدا یک فاطمه ست
علت خلق تمام ماسوا یک فاطمه ست
نغمهء لولاک را تکرار کن یعنی فقط
آفرینش ابتدا تا انتها یک فاطمه ست
ندارد بی تو پایان اشک چشمان ترم انگار
گرفته با همه قوت غریبی در برم انگار
تو که رفتی دگر روز خوشی در زندگانی نیست
فرو رفته به مرداب محن پا تا سرم انگار
شمیم فاطمیه عطر و بوی غم دارد
چقدر شرح غم فاطمه اِلَم دارد
عزیز فاطمه مهدی شود دعاگویش
کسی که فاطمیه چشم خیس و نم دارد
میداند آنکه صد گره افتاده در کارش
قطعاً میارزد ذکر «یا زهرا» به تکرارش
وقتی دلیل خلق عالم، خلقت زهراست
یعنی خدا میخواهد عالم را بدهکارش
لعنت به آنکه فاطمه را پشت در کشید
آنش به آشیانه خیرالبشر کشید
از سینه شکسته و مسمار در بپرس
زهرا چها به پشت درِ شعله ور کشید
طبیب جان پیغمبر که بود ام ابیهایش
هنوز عقل بشر مات است در حل معمایش
خدا را خواستیم اول به حق فاطمه یعنی
حدیث قدسی لولاک اینجا خورده معنایش