حضرت زهرا(س)

تو خوب بودی عزیزم نظر زدند تو را

تو خوب بودی عزیزم نظر زدند تو را
مقابل پسرانت به در زدند تو را

تو خوب بودی عزیزم پر تو سالم بود
طواف کردی علی را شرر زدند تو را

صـدا صـدای دَر و مـادری که پشـتِ دَر است

صـدا صـدای دَر و مـادری که پشـتِ دَر است
صدا صدای شکستن , دَری که شعله ور است
حـرامـزاده چـنـان با لگد به دَر کوبـیـد ,
که بارِ شیشه شکست و دو دست , روی سَر است

فیض روح القدس عالم معنا زهرا

فیض روح القدس عالم معنا زهرا
تا به معراج کشانده ست نبى را زهرا

مصطفى خواسته اش خواستن فاطمه بود
رفت معراج که آخر برسد تا زهرا

آغاز شد تا ماجرا در آن دوشنبه

آغاز شد تا ماجرا در آن دوشنبه
بیچاره شد شیر خدا در آن دوشنبه

در حین صحبت کردن بانوی حیدر
یک مرتبه زد بی هوا… در آن دوشنبه

با شانه ای لرزان کنار یک نفر برگشت

با شانه ای لرزان کنار یک نفر برگشت
از کوچه با تصویر تلخ یک خبر برگشت

تا خانه ای لبریز از بوی خیانت رفت
از کوچه ای لبریز از بوی خطر برگشت

هنگام دردسر که گذر میشود شلوغ

هنگام دردسر که گذر میشود شلوغ
درخانه بیشتر دم در میشود شلوغ
مادر جلوست دور پدر میشود شلوغ
این کوچه ها چقدر مگر میشود شلوغ؟

آن‌کس که سر به سوره‌ی کوثر نمیزند

آن‌کس که سر به سوره‌ی کوثر نمیزند
گویا که لب به باده و ساغر نمیزند

باور نمیکنم که مرا هم خریده است
او دست رَد به سینه‌ی نوکر نمیزند

دکمه بازگشت به بالا