سید الشهدا

وطن

 مقدر است سری روی تن نداشته باشی
تنی نداشته باشی کفن نداشته باشی

به قصد سینه ی عشاق خود جلای وطن کن
بیا قبول کن اصلا وطن نداشته باشی

قطره

وحی نازل شده انگار , بر این دفتر من
قلمم کاتب و گفتند که … “حا سین یا نون”
شده تفسیرِ تمامیِ لغاتِ این عشق …
“هوَ لیلا و تماماً همه از دَم مجنون”

رفیق

او که مثل من هزاران دربه در دارد, رفیق!

این محال است از یکی مان چشم بر دارد,رفیق!

آن زمانی که درون روضه می آئیم ما

شخص او بر تک تک ماها نظر دارد رفیق 

بسمه تعالی سر

نوشتم اول خط بسمه‌ تعالی سر

بلند مرتبه پیکر  بلندبالا سر

فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد

که بنده‌ی تو نخواهد گذاشت  هرجا سر

حسین

    این چه حرفی ست که در عالم بالاست بهشت       

 هر کجا حرف ” حسین ” است همان جاست بهشت

  رضا رسول زاده

 

 

 

لطف ارباب به نوکر

من شدم عاشق تو یا تو شدی عاشق من؟!

لطف ارباب به نوکر چه زیاد است زیاد…

 

 رضا قربانی

عاشق و شیدای حسینیم

از روز ازل عاشق و شیدای حسینیم

و گریه کنان غم عظمای حسینیم

ما غرق عزاییم به ما خرده نگیرید

ما چله نشین شب یلدای حسینیم

ضریخ نو

 حسین جان ای عزیز نور دیده

دل عالم به عشق تو تپیده

رها گشته دلم سوی ضریحت

مثال آهویی از غم رمیده

روزی اشک

زحمتی دارم برایت ای فلک جان حسین


می شود روزی اشکم را ز بارانت دهی؟


محمدمهدی عبدالهی

ش

دکمه بازگشت به بالا