در فراقِ تو گلستانِ دلم ویران شد
آسمان خشک، زمین بی خبر از باران شد
چشممان خشک شد از بسکه به راهت مانده
از غمِ بی خبری سینه ی ما نالان شد
شعر اول جلسه
هر دم ز آه حسرت تو آه می کشم
با مقتل شهادت تو آه می کشم
در آرزوی یک سحر کربلای تو
در حسرت زیارت تو آه می کشم
تمامِ ماهِ محرم کران کران حسن است
حسن حسین شده پس”حسین جان”حسن است
حسن حسین شده تا حسین جلوه کُنَد
اگر حسین شنیدی بدان که آن حسن است
قطره می آید در این خانه دریا میرود
کور مادرزاد می آید مسیحا میرود
ابتدا معراج هم پشت در این خانه بود
هر که بالا میرود بی شک از اینجا میرود
اگر که عمر زیادم دهد خدای حسین
هزارسال بسوزم فقط برای حسین
حسینی ام!به دوعالم چکار دارم من!
گذشته ام ز دوعالم به اتکای حسین
مثل گدا هر شب از این در فیض بردیم
در خدمت آل پیمبر فیض بردیم
نَقل فضیلتهای مولا مَستمان کرد
بیش از همه از ذکر حیدر فیض بردیم
نیّت اگـر سـوختن به پای حسین است
طالب این اشک ها خُـدای حسین است
طبق روایت حُسین کُشته ی اشک است
اشکی اگر ریختم برای حسین است