شعر روضه حضرت ابالفضل العباس

یا ابوفاضل(ع)

لب تشنگی و صبر تو اقبال قشنگی ست
دریا که به دریا برسد حال قشنگی ست

درهر قدمی طالع و تقدیر به هم خورد
دریا نگران بود ولی عشق رقم خورد

یا ساقی العطاشا

این آبها شبیه تو دریا ندیده‌اند
مانند دستهای تو سقا ندیده‌اند

سرنیزه‌ها به قدِ رشیدت نظر زدند
حق داشتند خوش قد و بالا ندیده‌اند

در سرای اهل بیت

هر که از دل نوکریِ کویِ هیات می کند
سینه ی خود را پر از نور ولایت می کند

پادشاهی, نوکری خاندان مصطفی ست
نوکر این خانه بر تن رخت عزت می کند

دکمه بازگشت به بالا