شعر روضه ضامن آهو

آتش زهر

افتاده ای بر روی خاک و پر نداری

جز دیده‌ی تر مونسی دیگر نداری

آنقدر غربت می‌چکد از جسمت آقا
ناخواسته می‌گویمت مادر نداری

دکمه بازگشت به بالا