آتشفشان زخم منم,داغ دیده ام
خاکسترم,بهار به آتش کشیده ام
چشم بلا کشیده ی من خون جگر شده است
از باغ سرخ آینه ها آه چیده ام
آتشفشان زخم منم,داغ دیده ام
خاکسترم,بهار به آتش کشیده ام
چشم بلا کشیده ی من خون جگر شده است
از باغ سرخ آینه ها آه چیده ام
زینب تمام عصمت زهراست شک نکن
زینب مرام و هیبت مولاست شک نکن
زینب عقیله ی حرم و عشق خاتم است
بی بیِّ آسمانیِّ دنیاست شک نکن
خورشیدنشسته روی بالت ساقی
دنیاشده خیره در جمالت ساقی
من عاشق چشمان خمارت هستم
من شیفته ی نقطه ی خالت ساقی
می زند بر قلب کعبه حق به عشق توشکاف
می کِشد دَرهم عدو را ذوالفقارت در مَصاف
جانماز راز دل را پهن کردم تاخـــــــدا
می دهد هر یا علی بوی هزاران اعتکاف
حسین ایمانی
دلی که نیست در آن حبِّ مرتضی دلنیست
دمی که ناد ِ علی خوانده شیعه مشکل نیست
اگر برای علـــــــی کعبه سینه چاک زده
همین دلیل دلی بودن است پس گِل نیست
حسین ایمانی
نزاده مادر گیتی چو مرتضی دیگر
ندیده کشتیِّ حق چون تو ناخدا دیگر
گشوده کعبه دری روی سینه اش یعنی
خداست چشم به راهـَت علی بیا دیگر
حسین ایمانی
تاصوت دعا بیت خدا راپُرکرد
عطرگل لاله همه جارا پُرکرد
درکعبه شکفت تا گل روی علی
گلبانگ محمدی فضارا پُرکرد
چشم وا کن احد آیینهٔ عبرت شد و رفت
دشمن باخته بر جنگ مسلط شد و رفت
آن که انگیزه اش از جنگ غنیمت باشد
با خبر نیست که طاعت به اطاعت باشد
ما پیروان راه علی و ولایتیم
ماتشنگان باده ناب شهادتیم
ما غیر مرتضی به کسی دل نبسته ایم
ماپشت منکران علی را شکسته ایم
ای روی تو شبیه جمال ابالحسن
وی خوی تو مثال کمال ابالحسن
آوردن قیافه شناسان روا نبود
سیمای توست وجه جمال ابالحسن
در سفره عسل اگر که باشد بهتر
شعر تو غزل اگر که باشد بهتر
اظهار محبت علی ای دل من
همراه عمل اگر که باشد بهتر
سید مجتبی شجاع
در مذهب هر کس که حقیقت بین است
ذکر صلوات بر علی شیرین است
از راه خطا و معصیت بر گردید
خوشنودی صاحب الزمان در این است
سید مجتبی شجاع