گمان نمی کنم این روح پیکرم باشد
تنی که مثله شده در برابرم باشد
بدن بدن کیست این چنین شده است؟
اگر خدای نکرده برادرم باشد …!
گمان نمی کنم این روح پیکرم باشد
تنی که مثله شده در برابرم باشد
بدن بدن کیست این چنین شده است؟
اگر خدای نکرده برادرم باشد …!
در خلوتی عجیب نگاهم غریب بود
دستم فقط به دامن اَمَّن یُجیب بود
اَمَّن یُجیب خواندم و یَا مَن یُجیب را
از دل صدا زدم, که به دردم طبیب بود
از بوی عطر پیرهنت می شناسمت
از اشک های بیوه زنت می شناسمت
از قطره های خون سیاهی که پشت هم
با سرفه می چکد به تنت می شناسمت