شعر مناجات امام حسین

صاحِبُ‌الکَرَم

ای صاحِبُ‌الکَرَم ! کَرمت را به رخ بکش
پیش کریم‌ها تو کَمت را به رخ بکش

وقتی تمام خلق, به دنبال شادی‌اند
شور و نشاطِ بزم غمت را به رخ بکش

گمنام کن

هوا خواه توام دائم هوایت را به سر دارم
خیال انگیزی و شب ها خیالت را به بر دارم

به یاد جمع شب هایی که تا صبح از تو می گفتم
هزار و یک شب است اُنس عجیبی با سحر دارم

حضرتِ عشق

کربلا وُ شبِ جمعه حرمِ حضرتِ عشق
در کجا بوده چنین بخت میسّر باشد

در حرم روضه ی مقتل چقدر می چسبد
چه شود مرثیه خوان حضرتِ مادر باشد

هوای روضه‌

مثل شمعی آب باید گشت پای روضه‌ات
بال باید زد دمادم در هوای روضه‌ات

اعتقاد ما دو چندان می‌شود در تکیه‌ها
رزق ما را می‌دهد اشک عزای روضه‌ات

مقام تو

افسرده جان گرفت به پایت امید شد
هر قفل بسته نزد تو آقا کلید شد

درسایهٔ مقام تو هرکس قدم گذاشت
خود شد مراد, تاکه به کوی ات مرید شد

سمت حرم‌

با جرم بی حساب و سراپای سوخته
پر می‌زنیم سمت حرم‌های سوخته

پر می‌زنیم تا حرم کربلایی‌ات
ای سر بریده‌ی غم عظمای سوخته

حسین جان

افتاده است مهر تو بر دل حسین جان
آقا تویی و ما همه سائل حسین جان
ما پای مکتبت حججی وار مانده ایم
سر نیست در رکاب تو قابل حسین جان

عزت و فخر

از تمام زندگی دار و ندارم شد حسین
عزت و فخر همه ایل و تبارم شد حسین

باغ آفت خورده از باد خزان بودم , نسیم
آمد از سمت خدا باغ و بهارم شد حسین

طلب وصل

ما یا کم عاشقیم , وَ یا عاشق کمیم
یا دَرهمیم , یا که به دنبال دِرهمیم

ما از تو دائما طلب وصل میکنیم
غافل از اینکه در همه اوقات باهمیم

سردرِ هیئت

تو راهم دادی و دارم دو چشمانِ تر از اینجا
کجا را دارم آقاجان؟! کجا را بهتر از اینجا؟!

نوشتی سردرِ هیئت؛ نجاتم میدهد عشقت
رسیدم توشه بردارم برای محشر از اینجا

شش گوشه

راهِ دلِ بی سرپناهم راعوض کردی
تاسمت یک شش گوشه راهم راعوض کردی

تنها نه ایمان مرا نسبت به خود حتی
نسبت به دینم دیدگاهم را عوض کردی

ناز نگاهت

با رخصت از شاه دلیر سینه زنها
هستیم در جمع کثیر سینه زنها
با شور و شین بین بزم هیئت تو
دلها شد از مستی اسیر سینه زنها

دکمه بازگشت به بالا