بالاتر ازبالایی و بالانشینی
هر چند باما خاکیان روی زمینی
شایستهوصف زبان کردگاری
نه درخورتوصیف های اینچنینی
بالاتر ازبالایی و بالانشینی
هر چند باما خاکیان روی زمینی
شایستهوصف زبان کردگاری
نه درخورتوصیف های اینچنینی
خدیجه تا به احمد اقتدا کرد
رضا از اقتدای خود خدا کرد
نبی را گشت او شایسته همسر
که کسب ابرو از مصطفی کرد
مادر میان بستر خود روضه می خواند
با اشک های کوثر خود روضه می خواند
نیّت نمود و شانه زد بر موی زهرا
با مویه های آخر خود روضه می خواند
چشمم به غیر خون دلی مبتلا نداشت
این خانه بعد رفتن تو آشنا نداشت
زهرا یتیم شد غم بی مادری رسید
بی تو دل شکسته ی من همنوا نداشت
شب گذشته کمی خوب شد سخن می گفت
برایم از خودش از حال خویشتن می گفت
از اینکه سنگ گرفته به معجرش به سرش
و یک به یک همه اش را برای من می گفت