بابا مهربونه بابا آیه آیه رحمته
دست مهربون بابا سایهی حمایته
بابا کوهه بابا تکیه گاه امن عالمه
پینه های دست بابا ردی از عبادته
بابا مهربونه بابا آیه آیه رحمته
دست مهربون بابا سایهی حمایته
بابا کوهه بابا تکیه گاه امن عالمه
پینه های دست بابا ردی از عبادته
بجاست از دل کعبه شکاف برخیزد
بجاست کعبه برای طواف برخیزد
علی ست پاسخ “هل من مبارز” دشمن
که ذوالفقار سه بار از غلاف برخیزد
باتو من لب بر لب پیمانه باشم بهتر است
در میان زلف هایت شانه باشم بهتر است
این همه عاقل اگر دیوانه باشم بهتر است
تا نفس دارم در این خانه باشم بهتر است
زیباست به عشقت ضربان را که بگیرند
زیباتر از آن نام و نشان را که بگیرند
سر بر سرِ زانوی حریمت بگذاریم
از دستِ سر این خوابِ گران را که بگیرند
شده کارم پیاپی و مادام
ذکر یاذالجلال والاکرام
طلب عفو دارم این ایام
مِن جمیع الذنوبِ والآثام
امروز قبول زیره برکرمان کن
خشکیده ام و اراده بر باران کن
منت بگذار و خویش رامنان کن
مدنظرت هر آنچه باشد آن کن
سرمستِ سایهٔ شرف الشمس در نجف
خورشید میخورد دم ایوان تلو تلو
فانوسِ ماه، دست شبی سالخورده است؟
یا میخورد به شوق تو اینسان تلو تلو؟
از بس خیالت بالش غم را پُر از پَر کرد
آخر دلم را کنج ایوانت کبوتر کرد
قحطی مضمون بود و من هم تشنه لب بودم
شوق حرم چشم قلم را ناگهان تر کرد
سلام ای ماورای فهم و ای مافوق باورها
درود ای انبیا در بارگاهت همچو قنبرها
دلیل پاکی دامان پر احساس مادرها
قدم بگذاشتی از کعبه بر چشمان نوکرها
زخاک زیر نعلینت به خلقت رنگ و رو دادی
تو ای بابای خاک اینگونه برخاک آبرو دادی
لبِ چاک چاکم امشب هوس شراب دارد
چهکنم که گفت ساقی همه جا حساب دارد
من و برکهای که در خود رخ آفتاب دارد
ببر امشبم از اینجا به نجف ، ثواب دارد
رازقِ من..بعدِ اللهِ تعالی حیدر است
بهترین خلقِ خدا قطعاً که مولا حیدر است
کیست جز مولای ما عابدترین زاهدترین؟
الگوی صدهاهزاران مثلِ عیسا حیدر است
بسمِ ربِ الرِّسول ربِّ نبی
و پس از آن عَلیٌ الأَعلا
و سپس روی دفترم بافخر
مینویسم فقط علی مولا