#شعر ولادت حضرت موسی ابن جعفر

یا باب الحوائج

من که جلد بام شاه مشهدم
دست بر دامان پر مهرش زدم
نان خوبان‌میخورم گرچه بدم
“من ارادالله” خواندم آمدم

سلام ای قبله کوی مناجات

سلام ای نام نیکت، بابِ حاجات
سلام ای قبله کوی مناجات

سلام ای ذوب، در درگاه ایزد
سلام ای جلوه ی روی محمد

سفره‌ی جودِ امامِ کاظم است

باب حاجات است و لطفش دائم است
حب او در روز محشر لازم است

حضرت جبریل هم ریزه خورِ…
سفره‌ی جودِ امامِ کاظم است

بالحوائج

روز نخست مُشتِ غباری فرشته‌ها
بُردند با نسیمِ بهاری فرشته‌ها
قدری هم از طُفیلِ نگاری فرشته‌ها
قدری هم از گلاب دیاری فرشته‌ها

برداشتند و آب و گل ما درست شد
گفتند یاعلی و دل ما درست شد

یا موسی ابن جعفر(ع)

کلامش واژه واژه خط به خط مثل پیمبر بود
به وقت خطبه خوانی روی منبر نیزحیدر بود

چنان آئینه‌ی « والکاظمین الغیظ» شد حلمش
که در خندیدنش آیات رحمانی مصور بود

بابِ حاجات

بی‌عصا معجزه کُن حضرتِ موسایِ حرم
گوشه‌چشمی که شوم سینه‌یِ سینایِ حرم
با نگاهی برسانم به تماشایِ حرم
که دلم تنگ شده تنگِ سحرهایِ حرم

حضرت موسی بن جعفر(ع)

ما خاکِ پایِ حضرت موسی بن جعفریم
اصلا برایِ حضرت موسی بن جعفریم

ایرانِ ماست،خطّه‌ی اولادِ اطهرش
یعنی گدایِ حضرت موسی بن جعفریم

در رتبه همچو مریم و حوا و هاجر

در رتبه همچو مریم و حوا و هاجر است
بلکه از این زنان نکو نام برتر است

این آینه ، که همنفس صبح صادق است
این آفتاب ، مادر موسی بن جعفر است

دکمه بازگشت به بالا