علی گویان عالم , ذوالفقارم
و ای زهرائیان , زهرا تبارم
اگر بارانی ام ابر بهارم
من از روز نخستین گریه دارم
علی گویان عالم , ذوالفقارم
و ای زهرائیان , زهرا تبارم
اگر بارانی ام ابر بهارم
من از روز نخستین گریه دارم
ای راوی تمام مقاتل چه میکنی
در جنگ علیه جبهه ی باطل چه میکنی
سیدتی عالمه ی بی معلمه
در پیشروی مردم جاهل چه میکنی
غصه هارا که میبرم از یاد
میشود خانه ی دلم آباد
واژه در واژه میزنم فریاد
شب میلاد او مبارک باد
بچه آهویم که در دام شما افتاده ام
گرچه در بندم ولیکن بنده ای آزاده ام
هر که نقش خویش را در خاکساری دیده است (1)
شاد از آنم خاکسار کوی ” آقازاده ” ام
یک سبد یاس در بغل دارم
آسمانی پر از غزل دارم
بی خودی شاعرم نکردی که
به سرم شور لم یزل دارم
یا علی گفتی و غم آغاز شد(1)
ناگهان قفل زبانم باز شد
یاعلی گفتی همین اعجاز توست
یاعلی پروانه ی پرواز توست
یا علی گفتی و غم آغاز شد(۱)
ناگهان قفل زبانم باز شد
یاعلی گفتی همین اعجاز توست
یاعلی پروانه ی پرواز توست
ما از می جام عاشقی سرمستیم
بر مرحمت دخت علی دل بستیم
محشر که بیاید همگی میگوییم
ما گریه کنان ام کلثوم هستیم
بهترین فرم غزل هایم برای مادر است
دفتر شعرم مزین از صفای مادر است
در قنوت هر نماز خود دعایم می کند
هرچه دارم در دو عالم از دعای مادر است
بیت الغزل روضه ی مادر , پهلو
در زیر فشار لگد و در , پهلو
اول سپر بلای حیدر , زهرا
اول سپر بلای “کوثر” پهلو
تق تق تق صدای در آمد
و زمین لرزه ای دگر آمد
تا شنیدم صدای نحسش را
متوجه شدم عمر امد
تق تق تق صدای در آمد
و زمین لرزه ای دگر آمد
تا شنیدم صدای نحسش را
متوجه شدم عمر امد