مدح مولا

نام تو

نام تو به روی سینه حک باید کرد

خاک دلم اینگونه الک باید کرد

آن قدر ملیح است بیانات شما

تشبیه به دریای نمک باید کرد

غیر علی ع

 

ما غیر علی دلبر و ارباب نداریم

سوگند که بی عشق علی تاب نداریم

از روز ازل نام علی را که شنیدیم

دیوانه شده ایم و خور و خواب نداریم

بدر الدجی

مگر نجوم ز بدر الدجی چه می دانند؟

زمینیان ز ستون سما چه می دانند؟

به عقل ناقص ما حق بده به تو نرسد

مگر عقول بشر از خدا چه می دانند؟

شروع عشق

شروع عشق به نام خدا ,خدای شما

دوباره واشده لب بر ثنا ,ثنای شما

هدف از خلقت من چیست به گمانم که …

من آفریده شدم تا شوم فدای شما

مینویسم غدیر از اول

مینویسم غدیر از اول

از سراج المنیر از اول

تو همان مستجار هستی و من

من همان مستجیر از اول

رخصت

رخصت از حضرت داور که علی بنویسم

به گلستان بروم تا زگلی بنویسم

با علی منزلت عشق معین گردید

با علی خانه عشاق مزین گردید



خاک باز

هنگام ظهر وقت اذان نماز بود

درهاى آسمان به روى خلق باز بود

 ارواح مؤمنین همه در سجده حضور

این روح کعبه بود که روى جهاز بود

لافتی الا علی

شیعهبا عشق علی همواره عزت داشته

باولایمرتضی رمز هدایت داشته

هرکسیکه شیعه مولاست خورده شیر پاک

خوش بهحالش از همان اول سعادت داشته

مدح حیدر صلوات الله علیه

آیات محکمات خدا مدح حیدر است

ذکر لب پـیمبـر ما مدح حیدر است

هر روز ما به مدح علی می شود شروع

هوهوی صبح باد صبا مدح حیدر است 

خرابات

«یا علی» گفته عشق در آغاز, تا که این‌قدر ماندگار شده

هر کسی با ابوتراب نرفت, به هوا رفته و غبار شده

کعبه برخاست احترام کند, لب گشوده‌ست تا سلام کند 

او هم از سینه چاکی‌ش پیداست که به عشق نجف دچار شده

مست لایعقل صهبای غدیرم کردند

شعر من از کرم اوست که ارزش دارد

عرش حق از قدم اوست که ارزش دارد

هیئت ام با علم اوست که ارزش دارد

خادمی حرم اوست که ارزش دارد

غدیرانه

دست‌هایت را که در دستش گرفت آرام شد

تازه انگاری دلش راضی به این اسلام شد

دست‌هایت را گرفت و رو به مردم کرد و گفت:

مومنین! ( یک لحظه اینجا یک تبسم کرد و گفت:)

دکمه بازگشت به بالا