گروه شعر هو الطرید

هجران

ای کاش درد هجرت بر جان من بیفتد
شاید قبول لطفت ایمان من بیفتد

درمان اگر تو هستی ای کاش من بیفتم
درد است این که از پا درمان من بیفتد

درد فراق

درد فراق ماند و پس از آن هم انتظار
یک دم فراق کشت مرا یک دم انتظار

بین من و فراق تو پیمان محکمی ست
بسته به قلب من گرهی محکم انتظار

پناه هدایت

آغوش امن یار پناه هدایت است
راه رسیدن به تو راه هدایت است

در شام ظلمتیم دراین تیرگی قرن
این نور روی توست که ماه هدایت است

آقای جهان

باید از این همه تزویر و ریا برگردیم
سمت آقای جهان از همه جا برگردیم

فارغ از این همه درخواست که گفتیم بیا
شاید او منتظر ماست بیا برگردیم

دکمه بازگشت به بالا