اشعار اربعین ، شعر اربعین ، مرثیه اربعین، جودی خراسانی

رویِ نِی مویِ تو در باد , رها افتاده

رویِ نِی مویِ تو در باد , رها افتاده

در فضا رایحه‌ای روح ‌فزا افتاده

سر تو می‌رود و پیکر تو می‌ماند

از هم آیاتِ وجودِ تو , جدا افتاده

شمیم جان فزای کوی بابم

شمیم جان فزای کوی بابم
مرا اندر مشام جان برآید
گمانم کربلا شد عمه نزدیک
که بوی مشک و ناب و عنبر آید

دکمه بازگشت به بالا