اشعار امام سجاد

دم عيسايي

از عنایاتِ خدا دریایِ احسان می شود
آنکه مانند علی،آقایِ دوران می شود

نامِ زیبایش علی فخریّه ی سجّاده ها
از مناجاتش خدا در دل نمایان می‌شود

حسيني نصب

مرا در هوای نجف آفرید
مرا حق برای نجف آفرید
خدا خواست عاشق شوم پس مرا
به یا مرتضای نجف آفرید

خمار نگارها

ما را نوشته اند خمار نگارها

سوزانده اند بین شرار نگارها

عشاق یار میثم تمّار میشوند

خود را کشانده اند به دار نگارها

پسـر دخـت شـاه ایـران

 

اهـلزهـدی و  اهـل عرفانی

سیـد السـاجدیـن  سبحانی

توامـامـی ز  بعد بـابـایـت

روح کـل  نمـاز و  قـرآنی

شوق عبادت

نور حق می دمد از مشرق سجاده‌ی تو

چه شکوهی ست در این زندگی ساده تو 

می رود از نظرش جنت و ملک و ملکوت

آنکه از روز نخستین شده دلداده‌یتو 

دکمه بازگشت به بالا