اشعار روضه در و دیوار

شعر روضه در و دیوار

یک بار نه , شدی تو گرفتار بارها

برخورد کرد سینه و مسمار بارها

دشمن مگر نَفَس نَفَست را شنیده بود

بد زد به استخوان تو انگار بارها

دکمه بازگشت به بالا