شیعه دارد آبرو زیرا دلش با زینب است
آبرو دار حقیقی در دو دنیا زینب است
راه ما راه حسین و مقصد ما کربلاست
افتخار و اعتبار مکتب ما زینب است
شیعه دارد آبرو زیرا دلش با زینب است
آبرو دار حقیقی در دو دنیا زینب است
راه ما راه حسین و مقصد ما کربلاست
افتخار و اعتبار مکتب ما زینب است
در غم و کرب و بلا، داغ جگرگوشه ها
هیچ ندارد کسی، بهره به قدر حسین (ع)
عمه ی سادات را، بین که چه سنخیّتی است
داغ به داغ اخا، صبر به صبر حسین (ع)
فریاد بلند استقامت زینب
فرماندۀ لشکر شرافت زینب
در وصف عقیله گفت عباس علی
والله قسم خدای غیرت زینب
دلخون تر از تو گرچه در این روزگار نیست
کوهی بسان آنچه تویی استوار نیست
وقتی که نیستی به کنار برادرت
انگار در کنار علی ذوالفقار نیست
من اگر گویم به اربابم غلام زینبم
حُر که نه عابس که نه خاک خیام زینبم
ذره ای هستم معلق در مدار قافله
حافظ مدح و ثنا و احترام زینبم
کوچکترین دلیر پس از شیرخواره بود
طفلی که در سپهر شجاعت ستاره بود
هرچند که اجازه ی جنگاوری نداشت
آماده باش, منتظر یک اشاره بود
سوارِ گمشده را از میان راه گرفتی
چه ساده صید خودت را به یک نگاه گرفتی
من آمدم که تو را با سپاه و تیغ بگیرم
مرا به تیر نگاهی تو بی سپاه گرفتی
غم جدایی تو کرده قصد جان مرا
غمی که سوخته تا مغز استخوان مرا
از آن زمان که به دنیا قدم گذاشته ام
عجین به داغ نوشتند داستان مرا
عالم علی و نور جهانتاب زینب است
مثل علی و مثل نبی ناب زینب است
از جلوه های فاطمه سیراب زینب است
تشنه حسین تشنه حسن آب زینب است
یعنی که پنج تَن دل یک قاب زینب است
وقتی کسی ز جان خودش دست میکشد
از هستی و جهان خودش دست میکشد
وقتی که آفتاب دلش میکند غروب
از ماه آسمان خودش دست میکشد
کجاست مأمن غم های کاریت؟… این جا !
تمام عمر غمت را کشیدهام بر دوش
چرا کنون نکنم غم گساریت این جا
گرچه از داغ جوان تا شده ای ما هستیم
و که گفته است که تنها شده ای ما هستیم
تو چرا بار دگر پا شده ای ما هستیم
ما نمردیم مهیا شده ای ما هستیم