اشعار شهادتی حرفی ازخیزران وسلسله نیست

چهره ات چقدرشکسته شده

تشنه ی آب و عاطفه هستی

از نگاهت فرات می ریزد

از صدایِ گرفته ات پیداست

عطش از ناله هات می ریزد 

دکمه بازگشت به بالا