اشعار شهادت حضرت زهرا س. وحید قاسمی

دوباره آمده ام تا سفارشی بدهم

دوباره آمده ام تا سفارشی بدهم

برای خانه من در بساز ای نجّار

دری که کنده نگردد به ضربه لگدی

دری مقاوم محکم ز بهترین الوار

در پیچ کوچه بود, که ولگرد ِ لعنتی…

در پیچ کوچه بود, که ولگرد ِ لعنتی…

با سنگ زد به آینه, بی درد ِ لعنتی

دیدم به جنگ مادر رنجورم آمده !

فریاد می زدم :« برو نامرد ِ لعنتی»

دکمه بازگشت به بالا