خاکی شده است بال و پرِ یاکریم ها
چون بوده اند زائرِ صحنِ کریـــم ها
مولایِ بی حرم حسن و بی کفن حسین
فرقـــی نمی کند غمِ این یاکریـــم ها
خاکی شده است بال و پرِ یاکریم ها
چون بوده اند زائرِ صحنِ کریـــم ها
مولایِ بی حرم حسن و بی کفن حسین
فرقـــی نمی کند غمِ این یاکریـــم ها
نماز صبح دو عالم شود قضا گر او
چو لحظه ای بِدَمد یا کِشد نقاب از رو
دو چشم چشمه ی آب حیات و لعل لبش
به دردهای دو عالم بُوَد همین دارو
کریم هستی و الطاف بی حدی داری
میان ما به کرامت زبانزدی داری
گداست در به در رزق خود ولی اینجا
شما به سمت گدا رفت و آمدی داری
بخت و اقبال دلم واشد به دستان حسن
بی سر و پایی ام آقا شد به دستان حسن
قطره قطره حب مولا در دلم بارید اگر
اصلا انگاری که دریا شد به دستان حسن