اشعار مدح

عالم فدای یک سر موی تو یاعلی

عالم فدای یک سر موی تو یاعلی
منظومه ی تمام نمای خدا علی

عادت به سجده سمت نجف دارد این سرم
“أصبحت زائرا لک یا…” مرتضی علی

گرچه مـقـامِ رَفْعَت او را کسی نداشت

گرچه مـقـامِ رَفْعَت او را کسی نداشت
هنگام خشم, رأفت او را کسی نداشت

شمشیر خویش را به عدو داد وقت جنگ
پس شک نکن,مروّت او را کسی نداشت

تاصبح میخوابند و من تاصبح بیدارم

تاصبح میخوابند و من تاصبح بیدارم
تازه به غیر از درد و دل , من دردهم دارم
درمان بیندازی نگاهش هم نخواهم کرد
اما بجایش درد بفروشی خریدارم

دلبری دارم که هرد م مست نامش می شوم

دلبری دارم که هرد م مست نامش می شوم
سرخوش از صحبای جان بخش کلامش می شوم
ان چنان در عمق جانم ریشه کرده عشق او
هر کسی یک یا علی گوید غلامش می شوم

حمید کریـــمی

از تو به یک اشاره و از ما سری بلند

از تو به یک اشاره و از ما سری بلند
در سایه سار دلبریت دلبری بلند

دستی بزن به مس که طلا میکند درست
در بین حرفه کاری تو زرگری بلند

اى حاجت محتاجترینها, آقا!

اى حاجت محتاجترینها, آقا!
اى ذکر دخیل بستنم, یا آقا!
یک لال کنار پنجره پولادت
یکدفعه صدا میزند: آقا! آقا
علی اکبر لطیفیان

یل یکّه ی بی مَثَل مرتضی

یل یکّه ی بی مَثَل مرتضی
مرا بنده کرد از ازل مرتضی
غلام علی هستم و نوکرِ
علی بن موسی الرضا المرتضی

محمد کاظمی نیا

گرچه اهل معرفت بسیار گفتند از حسین

گرچه اهل معرفت بسیار گفتند از حسین
سخت درماندند چون هر بار گفتند از حسین

از علی گفتند در بزم خصوصی , عارفان
عاشقان با گریه در انظار گفتند از حسین

یا علی گفتیم وعشق اغاز شد

یا علی گفتیم وعشق اغاز شد
باب رحمت بر رخ ما باز شد
عشق بی نام علی معنی نداشت
نام مولا عشق را پاینده داشت

روزم بدون گفتن از او سر نمی شود

روزم بدون گفتن از او سر نمی شود
بی ذکر یا علی لب من تر نمی شود

هِی شعر می نویسم و از بر نمی کنم
ذهنم پر از علی ست که از بر نمی شود

سرمست از ان شراب تاکم بکنید

سرمست از ان شراب تاکم بکنید
ناپاک منم ز باده پاکم بکنید
گر رفتم از این جهان فانی یاران
با نام علی به زیر خاکم بکنید
شاعر:حمید کریمی

بگو گلوی تو شمشیر خورده یا نیزه ؟

اگر چه حوصله ی شعر سر نیامده است
قلم ز عهده ی مدح تو بر نیامده است

به شهد غنچه ی لبهای سرخ تو سوگند
گلی شبیه تو از خاک در نیامده است

دکمه بازگشت به بالا