هرکسی خواسته باشد به خدایی برسد
باید از کشتی تو راهنمایی برسد
نه فقط فطرس پر سوخته ی تو حتی
بی تو جبریل محال است به جایی برسد
هرکسی خواسته باشد به خدایی برسد
باید از کشتی تو راهنمایی برسد
نه فقط فطرس پر سوخته ی تو حتی
بی تو جبریل محال است به جایی برسد
چون ز پشت ذوالجناح آمد فرود
بر سجود افتاد و رخ بر خاک سود
در دل گودال کردی بس سجود
شد ز فرط سجده رخسارش کبود
گفت ای فرمانده امر قضا
این سر تسلیم و این کوی رضا
وصیت
مرغ باغِ حسنم تشنه ی چشمانِ حسین
خون من ریخته بر گوشه ی مژگان حسین
با سرشک بصرش کرده وصیت پدرم
دل خود وا ننهم از سرِ پیمان حسین