امیرفرخنده

فاطمه جان

خوردی زمین و عرش معلی کبود شد
خورشید تیره شد ، همه دنیا کبود شد

حوریه با نسیم عوض میشود رُخش
آه از دمی که صورت حورا کبود شد

خوردی زمین و عرش معلی کبود شد

خوردی زمین و عرش معلی کبود شد
خورشید تیره شد ، همه دنیا کبود شد

حوریه با نسیم عوض میشود رُخش
آه از دمی که صورت حورا کبود شد

بی بی جانم

او ابتدای خلقت دادار ، فاطمه ست
او انتهای نعمت بسیار ، فاطمه ست
هم بر خدیجه محرم اسرار فاطمه ست
تنها پناه حیدر کرار فاطمه ست
حتی امید هرچه گنهکار فاطمه ست

امیر عالمیان

امیر عالمیان آمدی به زندگی ام
برای قوت جان آمدی به زندگی ام

تورا به نام پدر خوانده اند در گوشم
تو در میان اذان آمدی به زندگی ام

مولای من

بنده ایم عشق تورا ، در همه جا بالاییم
شکر حق زیر قدم های خدا بالاییم

جام مارا سر این سفره بگیر ای ساقی
بیش از این پُر مکن از باده که ما بالاییم

یا امیرالمومنین(ع)

به جام چشم من امشب بیا و خواب بریز
به پلک های ترم جز خودت حجاب بریز
خمار باده رسیدم شراب ناب بریز
کرامت تو زیاد است بی حساب بریز

حسین من

شاهی که از او بقا کمک میگیرد
از او قَدَر و قضا کمک میگیرد
پیش نظر حرامیان در گودال
از نیزه شکسته ها کمک میگیرد

امیرفرخنده

جانم حسین(ع)

شاهی که از او بقا کمک میگیرد
از او قَدَر و قضا کمک میگیرد
پیش نظر حرامیان در گودال
از نیزه شکسته ها کمک میگیرد

امیرفرخنده

واویلا

یک عده به دستور یزید آمده اند
با کینه از آقای شهید آمده اند
یک عده حرامزاده از مزرعه ها
با هرچه که‌دستشان رسید آمده اند

امیرفرخنده

حسین جان

امشب صدات میزنم از دل حسین جان
آقا تویی و ما همه سائل حسین جان

ای کشتی نجات مرا با خودت ببر
کشتی ما که مانده به ساحل حسین جان

علی جانم

بنویس که ساقی کوثر مرتضی بود
دلداده زهرای اطهر مرتضی بود

بنویس یار غار پیغمبر جز او نیست
بنویس که نفس پیمبر مرتضی بود

مولا مددی حیدر

ای ناب ترین ساغر مولا مددی حیدر
ای محشرِ در محشر مولا مددی حیدر

ای صاحب صبح و شب ، روح حسن و زینب
ای فاطمه را همسر مولا مددی حیدر

دکمه بازگشت به بالا