تا مرا دست توسل سوی دامان نرسد

تا مرا دست توسل سوی دامان نرسد

تا مرا دست توسل سوی دامان نرسد
کار و بار دل غمدیده به سامان نرسد

بارش اشک ز چشمان تَرَم دائمی است
تا بدان لحظه که این دیده به ایوان نرسد

دکمه بازگشت به بالا