آقا غلط کردم , نفهمیدم , ببخشید
اینبار هم عبد گنهکارت نفهمید
یک شب درون خواب دیدم ایهاالعشق
پرچم سیاه هیئت تو می درخشید
آقا غلط کردم , نفهمیدم , ببخشید
اینبار هم عبد گنهکارت نفهمید
یک شب درون خواب دیدم ایهاالعشق
پرچم سیاه هیئت تو می درخشید
شکر خدا لطف خدایت رو به ما کرد
ما را در این دنیا به عشقت آشنا کرد
از پیش پرچم می گذشتم ای حسین جان
الحق که آقا مادرت ما را صدا کرد
پدر و مادر و جانم به فدای اسلام
با غمت دور شدم از بدی و از اوهام
چه شود بال دهی تا به حرم پر گیرم
و بخوانند مرا مرغ مهاجر بر بام
قطره ای عاشق دریاست …. اگر بگذارند …
نوکری عاشق مولاست …. اگر بگذارند …
صبح در حال مناجات , و شب سینه زنی
زندگی …آه … چه زیباست …. اگر بگذارند …
شکرلله که مرا چشم تری هست هنوز
از غم عشق تو اشک بصری هست هنوز
باک از آتش عشق تو ندارم عشقم
بهر سوزاندن جانم جگری هست هنوز
با تو راه عشق ناهموار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
شک به سالم بودن دل میکنم
چون ز داغ عشق تو بیمار نیست
کار و بار و بساط ما گریه است
بهترین راه تا خدا گریه است
پیش خالق عجب بها دارد
سجده ای که همیشه با گریه است
الحق کریمان سفره ای پر نور دارند
در آن غذاهای لذیذی می گذارند
الحق غذای روحی ما دست آنهاست
آنها به جز اکرام که کاری ندارند
دلم محو کرامات حسین است
گدایی در خرابات حسین است
هنوزم مست ذکر یا حسینم
هنوزم این دلم مات حسین است
بنویس بابایش لبانش صد ترک داشت
انگار در دل چند غصه از فدک داشت
تنها سه سال از عمر این دختر گذشته
بنویس آیا طفل بی بابا کتک داشت
الحق ملیکه ی همه عالم رقیه است
الحق دلیل ریزش اشکم رقیه است
زمزم نشد درست ز پاهای اسمعیل
با من بگو که خالق زمزم رقیه است
طی میکنم راهی که تو ترسیم کردی
قلب مرا از عاقبت پر بیم کردی
تنها نخوردی سیب خوش بوی حرم را
شکر خدا این سیب را صد نیم کردی